
کاوه کاظمی
مرز دوآب، ازمجموعهی آوارگان کرد
1369
متن
غزال غضنفریدر میان
چه حکایت آشنایی دارد عکس. و چه خوب میشناسیم
این تودهی مردم بینام را که در انحنای این گودال خاک شکلی به خود گرفتهاند؛ بی
راهی از پس و پیش؛ گرفتار میان کوهها و مرزها. پریشانعالمی که از هر سو بسته است
در این جغرافیای آشوب.
عکاس ناظر است بر این سرگردانی و ما را میبرد تا منظر. پشت آن خاربست؛
همراه آن کوچ اجباری بی اجازهی عبور. او از آن جمعیت چشمبهراه آونگی ساخته است
که تاب میخورد به راست و چپ و دستآخر میماند در میان، بیتکلیف و بیمأوا. نمیدانیم
که میآیند یا میروند؛ هیچکدام. نشستهاند بر گِل. و میگذرند از خیال جهان؛ همچون لمحهای از زمان در حدفاصل پلکی که بر هم
میخورد. و سپس فراموش میشوند.