بایگان عکس و کلمه
Photo
بهنام صدیقی
بدون عنوان از مجموعه‌ی هنگامی در پیرامون
1400 تا کنون

متن

مهران مهاجر

ردی روی خاک

 عکس رد و نشان جهان را بر خود دارد. بسیار پیش می‌آید که به عکس نگاه کنیم و از این رد و نشان بگذریم و بپنداریم به خود جهان رسیده‌ایم. اما گاه ناکام می‌مانیم. به دیده‌ی من این‌جا و این‌ عکس هم یکی از این ناکامی‌ها است. بر خاکی اندکی سبز و بیشتر خشک، پوششی آبی‌رنگ افتاده است، شاید کیسه‌ی خوابی. لمعه‌ی نوری هم خاک را نواخته است. دوربین سر به ‌زیر انداخته است. لمعات نور می‌خواهند ما را به آسمان ببرند اما آن آبی چرکین در خاک نگاه‌مان می‌دارد. در نوسان میان خاک و آسمان نمی‌فهمیم زیر این پوشش آبی چیست یا کیست. آن زیر آدمی هست یا نیست؟ اگر نیست آن زیر چیست؟ آن پارچه‌ی مچاله چه نشانه‌ای است؟ رد و نشان‌ها راه به جایی نمی‌برند، نه آن لمعات نور، نه آن پارچه‌ی مچاله، نه آن لوله‌ی باریک سیاه و نه آن آبی گسترده اما مچاله و چرک. آن آبی ما را به آسمان نمی‌برد، در خود هم غرق‌مان نمی‌کند.

آن آبی تنها می‌پوشاند تا نبینیم.