
متن
سارا یکتاپورنمایش چیستی
نور موضعی صحنه
را روشن میکند؛ آنقدر روشن که پرتوهایش بر آجر دیوارها و ترکهای روی زمین میپاشد.
و آنقدر روشن میکند که نیمی از او را میسوزاند. اویی که شاید بازیگر اصلی این
نمایش است و چیستیِ او موضوع نمایش. بدنی که خودْ صحنهی نمایش است و نور بر آن
بازی میکند؛ عیاناش میکند و میپوشاندش.
اویی که به نظر میرسد خود به منبع نور بدل شده است روشن میشود و روشن میکند طاقها
و ستونها و پنجرههای مسدود، نیمهمسدود و باز را. بازیگر، صحنه یا منبع نور هرچه که باشد او دیدنیترین
و در عین حال ناشناسترین عنصر عکس است که صاف و لجوجانه در مرکز نور و عکس
ایستاده است. بالاتنه یکسره حل شده در نور، پایینتنه تماماً غرق در سایه. وهمِ
فضا به اسرارآمیز بودنِ او میافزاید. لباساش با فضایی که او برای این نمایش
برگزیده ناهمگون است. او کیست و از کجا میآید؟ این عکس پاسخی از جنس کلمه نمیدهد.
هویت او را نمیتوانم شناسایی کنم، نمیشناسماش، نمیتوانم تصویر را بخوانم، تنها
میتوانم گیج و متحیر او را به تماشا بنشینم.