
متن
فرزین آزرمجاده، یک منظره
مفهوم «جاده» همواره تداعیگر
خطی طویل برای پیمودن مسیر آ تا ب، رسیدن به مقصد و پیوند دو جغرافیا است. در اینجا
اما جاده در عرض خودش بسط یافته تا نشان دهد که حاشیه هم به اندازهی متن مهم است
و به جای تصویر کلیشهای از جاده (که پرسپکتیو تکنقطهای نگاه ما را در کانونی
متمرکز میکند) افقی جدید پیش روی ماست.
بهسان کارهای عکاسان سبک
«زمیننگاری جدید»، معصومیت و بکر بودن منظرهی طبیعی با عنصری انسانی خراش برداشته است. نگاه عکاسْ از شتاب ایستاده، از بند نردهی جاده گریخته و به
سوی دوردستها میدَوَد. عکس، از نوار فلزی کنار راه تا آن ردِ سپید بر پهنهی آبی
که گویی ضربهی قلم خورده، رقص انتزاعیِ خطوط است؛ خطوطی که به چشمِ سر دیده و با
چشم ذهن ساخته میشوند. پرندهی خیال از ابتدای حفاظ جاده تا آن خط سپید، مسیر
فرضی را تا آسمان پرواز میکند تا در نهایت از خطوط بیرون بزند و در گسترهی نامتناهی
محو شود.