
البرز کاظمی
بدون عنوان از مجموعهی آنک انسان
1393-1396
متن
مهران مهاجرپادرهوا
عمل عکاسی عمل
غریبی است. دوربین هر موقعیتی را عکس میکند و از هر زاویهی ممکنی به هر موقعیتی
نگاه میکند و تصور ما را از وضع امور به هم میزند. پاها گشوده رو به بالای عکس
هستند. پاها روی تخت هستند اما انگار در هوا هستند و این زاییدهی نقطهی دید
دوربین است. عکس بیافق است و در این بیافقی ما میان زیر و بالا و پیش و پس معلق
میمانیم. بیش از آنکه به جوراب و شلوار پرنقشونگار خیره شوم به چین و چروکهای
سادهی ملافه نگاه میکنم. چین و چروکهایی که از مرکز میگریزند و به گوشههای
تاریک عکس میخزند. بیرون این گوشهها میتوان سر و تن این پاها را خیال کرد و
پرسید از حال او.