بایگان عکس و کلمه
Photo
آرش فائض
بدون عنوان از مجموعه‌ی اتوپیای تاریخ‌گذشته‌ی من
1389

متن

فرزین آزرم

من آن‌جا بودم

در نقشه‌ها همه‌چیز ساکن است و درون مرزهایی آرام‌گرفته، طراحی شده است. چیزی از آن بالا معلوم نیست جز تعدادی اسم و نشان و عدد. به‌راستی که روانِ یک جغرافیا در این خطوط و قراردادها نیست. شهر با شهروندانش هویت دارد؛ شهروندی که حافظه‌ی شهر را می‌سازد. او عاملیت دارد و مدام روایت خود از شهر را بازتعریف می‌کند. او مرزهای جدیدی را به نقشه اضافه می‌کند؛ شاید زخم‌هایی جاری از حافظه‌ی او که به این تصویرِ هواییِ بی‌رنگْ روح می‌دمد. از این خیابان برای او یک تکه عکس باقی مانده است. این عکس کوچک، وصله‌ای است که با آن می‌خواهد پوست سرد نقشه را بشکافد تا چیزی به یاد بیاورد. چیزی در کالبد یک عکس که رنگ شادابی هم به رخ ندارد. انگار از چیزی سخن می‌گوید که رفته است و زمان به مرور آن را در نظم تحمیلیِ از بالا، در تصویر چپ حل کرده است. در هر حال این تصویری‌ست گواه بر بودن در زمانی مشخص؛ این‌که من آن‌جا بودم، زندگی کردم و دیدم. ای ناظران در آسمان، این خط من، رنگ من، تصویر من و در نهایت، این شهر من است.