بایگان عکس و کلمه
Photo
تورج حمیدیان
بدون عنوان
1370

متن

پویا کریم

در راه

«آنچه در ذهن می‌بینیم برای ما به اندازه‌ی آنچه با چشم می‌بینیم واقعی است.» - والاس استیونس

تمام‌مدت به روشنایِ سپیدِ جاده‌‌ی خالی زُل زده‌ام، تو گویی به روزهای خاکستری زندگی خویش می‌نگرم. من هم مانند تو گاهی از یاد می‌برم که زندگی در گذر است و هیچ معجزه‌ای در راه نیست و باید تمامِ این راه طولانی و پُرپیچ‌وخم را به تنهایی بروم. افق در راه ناپیداست و کسی هم حضور ندارد تا پاسخ گم‌گشتگی و سرگردانی‌ام را بدهد.

تورج حمیدیان حقیقت تلاقی طبیعت و تمدن را در فضای بینابینی خلق و مشاهده نمایان می‌کند و هم‌چنین میانِ دو عنصر طبیعی و برساختی نسبتی صوری و زیباشناختی می‌آفریند. سکوتِ عکس از یک‌سو، نشان‌گر فرم‌های چشم‌نوازِ غیرهندسی و انتزاعی است و از سوی دیگر، بیان‌گر رابطه‌ی ناسازگار و خشونت‌آمیز انسانِ ازخودبیگانه با زمین گرداگرد خویش است.

رابطه‌ی میان دوربین عکاسی و جاده پیوندی تاریخی است که در عکس‌ِ پیشِ رو به شکلی دیالکتیکی بازنمایی شده است. از یک‌سو، جاده هم‌چون چشم‌اندازی در برابرِ نگاه عکاس گشوده می‌شود و از سوی دیگر، جاده به‌سانِ خانه‌ای که او را در بر گرفته بدل به چشم‌اندازی بی‌مرز و بی‌زمان می‌شود که امکان‌های گونه‌گونی را برای دیدن و بودن در این جهان آشکار می‌سازد.

افزون بر این، ادبیات و موسیقی هم در گشایش زبانِ جاده نقش پُررنگی ایفا کرده‌اند تا به میلِ انسانِ درجست‌وجوی معنا صورتی ببخشند. برای نمونه، هم‌نشینی آثار هنرمندانی مانند رابرت فرانک (مجموعه‌عکسِ امریکایی‌ها (1958))، جک کرواک (رمانِ در راه (1957))، و تام وِیتس (ترانه‌ی در راه یا خونه‌هایی که هیچ‌وقت خونه‌ی من نیستن)  سه‌گانه‌ی معنا‌داری را شکل می‌دهند که می‌تواند ساحت انسانِ همواره در راه و زبانِ تجربه‌ی جاده باشد.