بایگان عکس و کلمه
Photo
مهران مهاجر
بدون عنوان از مجموعه‌ی وهم سبز
1378

متن

غزاله هدایت

درخت خیابان بلند

چند درخت نحیف و ازجان‌افتاده، بی‌رنگ و برگ  از دو سو سرخی و سیاهی میانه‌ی عکس را گرفته‌اند. درخت میانی پررنگ است و ستبر. این تنه‌ی تیره و تار محو است و سرخی‌اش انگار بر تن تنومند‌اش زخم زده است. این محوی نمی‌گذارد تن زبر و سخت‌اش را ببینیم، این محوی لکه‌ای گرم شده است تا وضوح شاخه‌های خشک و سرد و شکننده‌ی پشت را نشان‌مان‌ ‌دهد. نشان‌مان دهد که سبزی‌  و نرمی‌ای نیست؛ شاخه‌های خشکیده‌ای که انگار «وزش ظلمت» را با خش‌خش زیر پای‌مان در این بلندترین و طولانی‌ترین خیابان این شهر به گوش‌مان می‌رسانند. این درخت انگار علم سوگواران شده است، سوگ این درخت سوگ ابدی ما شده است و ما « انبوه عزاداران همچون ابرها همچنان منتظر لحظه‌ی باریدنیم.»*

* برگرفته از شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد