
یحیی دهقانپور
امامزاده داوود
1368
متن
شهریار توکلیرختخواب
عکسهای «تک» یحیی دهقانپور را بیشتر
از آن عکسهایش میپسندم که ماحصل مونتاژ و کولاژ و امثال اینهاست. به گمان من، نشانهها و مؤلفههای آشنای تصاویر دهقانپور که به
تدریج طی سالها و بهطور طبیعی بر اساس شور و هیجانِ لحظهای و درونی خود او شکل
گرفته، در تکعکسهایش نمود بیشتری پیدا میکند تا در عالم منظم، منضبط و دقیق
اجرایِ آثار چیدمانشدهاش.
دهقانپور همیشه نه تنها سعی داشته (و
دارد) تا نشانههایی از فرهنگ ایرانی را در نوجوییهایِ فرمالِ عکسهایش
حفظ کند، که حتی تلاشی مدام داشته تا عالم کلامیِ ادبیات را با عالم تصویریِ عکاسی
پیوند دهد. رویکرد او به گونههای مختلف عکاسی و کار کردنش با موضوعات متنوع و بیشمار
در طول کارنامهی پنجاه سالهی هنریاش، بیشتر از آنکه نشانهی تجربهگرایی او در
«زبان» عکاسی باشد، حکایت از دغدغهاش برای دستیابی به معانی و مفاهیم جدید و
ناگفتنی دارد.
عالم عکاسیِ یحیی دهقانپور، عالم بیوزن
و سبکی است؛ مالامال از معانی و اشارات چند لایه، شوخطبعانه و ظریف در نمایش
شباهتها و اینهمانیها که به شکلی سیال در سنت شعری و ادبی ما ریشه دارد.
در این عکس ساده و صریح هم «تکهتکهگی» و تمایل به تختکردنِ پرسپکتیو- که بنیاد
ساختاریِ بسیاری از تصاویر اوست - خودنمایی میکند. این عکس علیرغم غیبت آدمها
بسیار زنده و پرانرژی است و لبریز از ویژگیهای شناختهشدهی دنیای بصری
دهقانپور: دقتهای فرمالیستی، دگرنماییِ شکلی، اروتیسم پنهان، طنز آشکار و تجسم
فضای احساس ایرانی که در اساسِ تفکر و زبانِ خود او به شکلی طبیعی جاری است. عکس
«رختخوابها» با این دنیای رنگارنگ و لایههای مجزایِ انباشتهشده روی هم، و نقشها و رنگهای
متراکم و درهم، بیشتر به یک روانداز چهلتکهی قدیمیِ زیبا و دیدنی شبیه شده؛ و
نیز معادلی بس دقیق برای عالم هزارسو، تمرکزگریز و شیرین شفاهیاتِ ایشان.